دیکشنری
داستان آبیدیک
carrion crow
kæɹiən kɹo
فارسی
1
عمومی
::
كلاغ بغدادی، كوركور
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CARRIAGEABLE
CARRIAGEWAY
CARRIED AWAY
CARRIED FORWARD
CARRIER
CARRIER (OF THE INTANGIBLE CULTURAL HERITAGE)
CARRIER GAS
CARRIER MATRIX
CARRIER OIL
CARRIER PIGEON
CARRIER SENSE MULTIPLE ACCESS WITH COLLISION DETECTION
CARRIER SYSTEM
CARRIER WAVE
CARRIOLE
CARRION
CARRION CROW
CARRON OIL
CARRONADE
CARROT
CARROT AND STICK
CARROTY
CARROUSEL
CARROUSEL OXIDATION DITCH
CARR'S INDEX
CARRY
CARRY A SECRET TO THE GRAVE
CARRY A TORCH
CARRY A TORCH FOR
CARRY A TUNE
CARRY ABOUT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید